متاسفانه در ارتباط با عطرها بسیار سخت گیر هستم و شاید این امر در مرور زمان و با کار کردن های بسیار در این زمینه برایم ایجاد شده است. کمتر پیش می آید کاری را آنقدر لایق بدانم تا آن را به کلکسیون عطرهایم اضافه کنم اما رایحه های بسیاری را دلپذیر می دانم و از بوئیدن آنها لذت می برم چرا که بزرگترین عشق من در زندگی بودن در دنیای عطرها و بوئیدن قطرات طلایی رنگ آنهاست.
بهتر است بگویم پس از مدت ها جرقه دیگری در زندگی من روشن شد و این بار توسط گرلن بزرگ. شالیمار یا با تلفظ صحیح فرانسوی آن شَلیمَغ... محصول فوق العاده و بسیار قدیمی کمپانی گرلن که حقیقتاً لایق ستایش است. آن را به کلکسیونم افزودم و البته نمی دانم چگونه جای خود را باز کرد؟!
بارها با اسامی عطرهایی مواجه بودم که شناخت آنها یک "بایـــد" در دنیای عطرسازی محسوب می شد. عطرهایی که اگر عطربازید، اگر عاشقید، اگر عطرساز و حتی اگر از نظر من عطر فروش حرفه ای ، بایـــــــــــد آنها را بشناسید چرا که لذت شناخت آنها فراتر از وصف است و دریچه ای به سوی دنیایی متفاوت تر از امروز.
نامش را مادربزرگ می گذارم. رایحه آنقدر قدیمی و کلاسیک است که به راحتی شما را به قرن 18 و 19 میلادی می کشاند! اما چه شاهکار بزرگیست. این کار را تنها به دو دسته از افراد توصیه می کنم:
1- کسانی که عطر را صرفاً نه به دلیل خوشایند بودنش بلکه چون آن را هنر می دانند تهیه می کنند و در جستجوی این هنر به هر جایی پا می گذارند.
2- عطربازان و فعالان حرفه عطرسازی و حتی فروش عطر.
در ادامه به بررسی رایحه جادویی گرلن می پردازم و اینکه چگونه این عطر که نامش را "مادر بزرگ" می خوانم در زمانی کمتر از 30 دقیقه به دختری جوان و دلربا تبدیل می شود و شما را مات و مبهوت باقی می گذارد.
سفر از قرن 18 تا بی نهایت
بسیار تند و تیز باز می شود همچون عطرهای قدیمی که در قرن 18 تولید می شدند. رایحه ای صابونی-آلدئیدی که بوی ضعیفی از یاس نیز در آن به مشام می رسد با ته مایه ای حیوانی (animalic) حس می شود. تم حیوانی برگرفته از مشک گربه زباد است و حالتی چرب، عمیق، گرم و چرم مانند در ترکیب با بوی ضعیفی همچون برنج پخته شده دارد. مشک این گربه به صورت خالص و پیش از ترکیب با هر اسانس دیگری بویی فاجعه آمیز دارد که توصیه می کنم حتماً به بخش عطرشناسی و لینکی که در خصوص توصیف مشک این گربه قرار داده شده است رجوع نمایید. این بوی ناخوشایند به خوبی در عطر محو شده اما با ریز بینی بسیار زیاد از دیدگاه عطرسازی و نقد اثر، برای لحظه ای بسیار کوتاه این رایحه آشکار می شود و سریع پنهان می شود. صد البته که این رایحه برای مصرف کننده به هیچ عنوان قابل درک نیست!
درخششی بسیار بسیار ضعیف از عطر گل رز در پس زمینه به مشام می رسد که به شتاب محو می شود. تغییرات به قدری ظریف و سریع صورت می گیرند که توان شناخت آنها و مرز گذاری بین نتها بسیار دشوار است. آنقدر ظریف که متوجه نمی شوید وانیل چه زمانی بر روی کار آمد؟! کم کم بویی وانیلی و کرمی مشهود می شود. عطر صابونی- آلدئیدی و یاس دار هنوز وجود دارد اما رو به زوال است. عطر چرم کلاسیک و مشک گربه زباد قوی تر می شوند و عمده چیزی که متوجه می شوید ترکیب سه عطر غالب مشک، چرم، وانیل و صابون و آلدئید است. در این گام عطر در حال پیشرفت از دوره ای قدیمی به عصری مدرن است. اکنون با عطری در وادی سالهای 1950 درگیر هستید. با هر چه پیشتر رفتن، وانیل و مشک قدرت می یابند، تلخی دارو مانند و خفیفی افزوده می شود وعطر صابونی حذف می گردد. تمامی این تغییرات در کمتر از 30 دقیقه صورت می پذیرد و پس از اتمام شالیمار باشکوه مبدل به رایحه ای مست کننده، ازلی و ابدی می شود که پاک شدن نام آن از تاریخ عطرسازی غیر ممکن است.
